ارکان عدالت موعود
برپایى عدالت در هر جامعهاى نیازمند ارکان و پایههاى متعددى است و نبود هر یک از این ارکان موجب ناپایدارى عدالت در آن جامعه مىشود. مهمترین ارکان عدالت عبارتند از:
1. حاکم عادل؛ 2. کارگزاران عادل؛ 3. قوانین عادلانه؛ 4. نظام عادلانه.
1- حاکم عادل
از نظر شیعه برقرارى نظام حکومتى که همه روابط حاکم بر آن، مبتنى بر عدالت کامل باشد جز به دست آخرین امام معصوم و خاتم حجتهاى الهى، حضرت مهدى(ع) امکانپذیر نیست و از همین روست که در روایات از دولت آن حضرت به عنوان آخرین دولت یاد شده؛ یعنى دولتى که پس از پشت سر گذاشتن همه تجربههاى بشرى و نومیدى از همه الگوهاى حکومتىخود ساخته مستقر مى شود.
امام باقر(ع) در این زمینه مىفرمایند:
دولت ما آخرین دولتهاست. هیچ خاندان صاحب دولتى نمىماند مگر اینکه پیش از (دولت ) ما به حاکمیت مىرسند، تا زمانى که سیرة (حکومتى ) ما را مىبینند نگویند: «اگر ما هم به حاکمیت مىرسیدیم به همینگونه رفتار مىکردیم» و این سخن خداوند، صاحب عزت و جلال است که: «سرانجام نیک، از آن پرهیزگاران است».
البته این سخن به این معنا نیست که هرگونه تلاش براى برقرارى عدالت در دوران غیبت بىفایده است و یا اساساً نباید در این دوران حرکتى را براى استقرار نظام عادلانه؛ حتى در سطحى محدود انجام داد، بلکه معناى این سخن این است که تا پیش از ظهور امام مهدى(ع) هیچ حکومتى نمىتواند ادعا کند که توان برقرارى نظام عادلانه کامل را دارد.
چنانکه امام راحل قدس سره فرمود:
بقیه مطالب را در ادامه مطلب ببینید.
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را مإ؛00مم؛ نمىتوانیم بکنیم، اگر مىتوانستیم مىکردیم. اما چون نمىتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند... اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب، این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم براى آمدن حضرت(ع).
بنابر آنچه گفته شد نخستین شرط برقرارى یک نظام عادلانه کامل، وجود امام معصوم عادل است.
امام مهدى(ع) به عنوان رهبر معصومى که تحقق بخش عدالت در سراسر جهان خواهد بود، خود در بالاترین درجه عدالت قرار دارد و روش و منش او کاملاً بر عدالت منطبق است. توجه به مفاد بیعتى که امام در آغاز قیام خود از یارانش مىگیرد ما را به عمق سیره و روش مبتنى بر عدالت آن حضرت رهنمون مىسازد:
... با او بیعت مىکنند که هرگز، دزدى نکنند، زنا نکنند، مسلمانى را دشنام ندهند، خون کسى را به ناحق نریزند، به آبروى کسى لطمه نزنند، به خانه کسىهجوم نبرند، کسى را به ناحق نزنند، طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند، مال یتیم را نخورند، در مورد چیزى که یقین ندارند، گواهى ندهند، مسجدى را خراب نکنند، مشروب نخورند، حریر و خز نپوشند، در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند، راه را بر کسى نبندند، راه را ناامن نکنند، گرد همجنسگرایى نگردند، خوراکىرا از گندم و جو انبار نکنند، به کم قناعت کنند، طرفدار پاکى باشند، از پلیدى گریزان باشند، به نیکىفرمان دهند، از زشتى ها باز دارند، جامههاىخشن بپوشند، خاک را متکاى خود سازند، در راه خدا حق جهاد را ادا کنند و... او نیز در حق خود تعهد مىکند که: از راه آنها برود، جامهاى مثل آنها بپوشد، مرکبى همانند مرکب آنها سوار شود، آنچنانکه آنها مىخواهند باشد، به کم راضى و قانع شود، زمین را به یارى خدا پر از عدالت کند آنچنانکه پر از ستم شده است، خدا را آنچنانکه شایسته است بپرستد، براىخود دربان و نگهبان اختیار نکند و...
چنانکه ملاحظه مى شود امام مهدى(ع) در این پیماننامه نه تنها از یارانش مىخواهد که از هرگونه آلودگى و پلیدى به دور باشند، بلکه خود نیز متعهد مىشود از همه آنچه یارانش را از آنها منع کرده دورىگزیند و در زندگى خود همان راه و روشى را پیش گیرد که یارانش را بدان دعوت کرده است.
علاوه بر پیماننامه یاد شده، امام مهدى(ع) در نخستین سخنرانى خود پس از ظهور نکاتى را یادآور مىشوند که آنها نیز به خوبى راه و روش مبتنى بر عدالت و پرهیزکارى آن حضرت را روشن مىسازد. متن این سخنرانى به نقل از امام باقر(ع) چنین است:
مهدى(عج) هنگام نماز عشاء در مکه ظهور مىکند در حالى که پرچم رسول خدا، که درود خدا بر او و خاندانش باد، و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و داراى نشانهها و نور و بیان است. وقتى نماز عشاء را به جا آورد با صداى رسا و بلند خود مىفرمایند: «اى مردم! خدا را به یاد شما مىآورم. شما اینک در پیشگاه خدا ایستادهاید. او حجت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت و کتاب (آسمانى ) فرو فرستاد و شما را امر کرد که چیزى را شریک او قرار ندهید و از او و فرستادهاش اطاعت و فرمانبردارى کنید و زنده نگه دارید آنچه را که قرآن زنده کرده است و بمیرانید آنچه را که او میرانده است. هواداران راستى و هدایت و پشتیبان تقوى و پرهیزگارى باشید؛ زیرا نابودى و زوال دنیا نزدیک شده و اعلام وداع نموده است. و من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیاى سنت او دعوت مىکنم». سپس او، بدون قرار قبلى، به همراه سیصد و سیزده مرد، به شمار یاران بدر، که همچون ابر پاییزى پراکندهاند و زاهدان شب و شیران روزند، ظهور مىکند و خداوند سرزمین حجاز را براى مهدى مىگشاید و او هر کس از بنىهاشم را که در زندان به سر مىبرد، آزاد مىسازد. آنگاه درفشهاىسیاه در کوفه فرود مىآید و گروهى را به جهت بیعت به سوى مهدى روانه مىسازند و آن حضرت لشکریان خود را به سراسر جهان گسیل داشته و ستم و ستمپیشگان را از میان برمىدارد و همه سرزمینها به دست او به راستى و درستکارى در مىآیند.
در مورد سیره و روش زندگانى امام مهدى(ع) روایات فراوانى نقل شده که در اینجا به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
امام صادق(ع) خطاب به یاران خود که نسبت به ظهور قائم(ع) بىتابى مىکردند، مىفرماید:
چرا در مورد ظهور قائم این همه شتاب مىکنید؟! به خدا سوگند که او لباس خشن مىپوشد، طعام خشن (بىخورشت) مىخورد و... از سیرة جدش رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، پیروى مىکند و زندگانى او مانند زندگى امیر مؤمنان، که بر او درود باد، است
2- کارگزاران عادل
یکى از موانع اساسى که در برقرارى عدالت در جامعه همواره فرا روى مصلحان اجتماعى قرار داشته، نبود مجریان و کارگزاران عادل است. وجود این مانع بسیارى از حرکتهاى عدالتخواهانه را با شکست مواجه و بسیارى از حکومتهایى را که در پى گسترش عدالت در جامعه بودهاند ناکام ساخته است.
یکى از تفاوتهاى اساسى حکومت امام مهدى(ع) با دیگر حکومتهایى که در طول تاریخ داعیه برقرارىعدالت داشتهاند این است که پیش از اقدام براى تشکیل حکومت به تعداد مورد نیاز افراد زبده و برگزیدهاى که در نهایت تقوا و پرهیزکارى هستند تربیت نموده و با برقرارى حکومت جهانى خود، آنها را به سراسر جهان گسیل مىدارد.
در مورد ویژگى یاران قائم(ع) در روایاتى از امام صادق(ع) چنین مىخوانیم:
... نشان سجده بر پیشانى آنها نقش بسته است. آنها شیران روز و زاهدان شبند. دلهایشان مانند پارههاىآهن (محکم و استوار ) است و هر کدام از آنها توان چهل مرد را دارا هستند.
امام على (ع) نیز درباره ویژگى یاران آن حضرت مىفرماید: «خداوند تعالى مردمى را براى (یارى ) او گرد مىآورد، همچنانکه پارههاى ابر گرد آمده و به هم مىپیوندند. خداوند دلهاى آنان را به هم نزدیک مىکند. آنها از هیچ کس ترسان نمىشوند و از اینکه کسى بدانها وجود قوانین عادلانه یکى از شرایط اساسى تحقق عدالت اجتماعى است و بدون وجود آن، حکمرانان عادل به تنهایى نخواهند توانست چنانکه باید و شاید عدالت را در جامعه حکمفرما سازند.
آرى، امام مهدى(ع) چنین مردمى را براى اداره حکومت خود برمىگزیند و هر یک از آنها را بر منطقهاى حاکم مىسازد. چنانکه امام صادق(ع) مىفرماید:
حضرت مهدى یارانش را در همه شهرها پراکنده مىسازد و به آنها دستور مىدهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند و آنها را فرمانروایان کشورهاى جهان مىگرداند و به آنها فرمان مىدهد که شهرها را آباد سازند.
3- قوانین عادلانه
وجود قوانین عادلانه یکى از شرایط اساسى تحقق عدالت اجتماعى است و بدون وجود آن، حکمرانان عادل به تنهایى نخواهند توانست چنانکه باید و شاید عدالت را در جامعه حکمفرما سازند. بدون تردید کتاب الهى و سنت رسول خدا(ص) بیان کننده عادلانهترین قوانین هستند و در صورت حاکم شدن بىکم و کاست آنها، جامعه طعم عدالت را خواهد چشید. چنانکه امام على(ع) در برخى از بیانات خود قرآن را آینه تمام نماى عدالت معرفى کرده است. از جمله مىفرماید: قرآن، معدن ایمان و چشمهسار آن؛ چشمههاىعلم و دریاهاى آن، باغهاى عدل و آبگیرهاى آن است.
و در جاى دیگر در وصف قرآن مىفرماید:
آن فضل است و هزل نیست، آن گویا به طریقه عدلو امر کننده به فضل است.
از این رو یکى اقدامات مهمى که امام مهدى(ع) براى تحقق عدالت اجتماعى انجام مىدهند احیاىاحکام کتاب و سنت رسول خداست، که در طول زمان به فراموشى سپرده شده و جز پوستهاى از آنها باقى نمانده است.
پیامبر گرامى اسلام(ص) در این زمینه مىفرماید:
دوازدهمین فرزندم از دیدهها غایب شده و پنهان مىگردد، تا اینکه زمانى براى امت من فرا رسد که از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشى باقى نمىماند. در این هنگام خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قیام مىدهد و اسلام را با او آشکار و تجدید مىکند.
امیر مؤمنان على(ع) در بیان بسیار زیبایى اقدام امام مهدى(ع) در زمینه حاکم کردن احکام قرآن بر و امیال نفسانى انسانها را، به عنوان مقدمه برپایىعدالت، چنین توصیف مى کنند:
هواهاى نفسانى را به متابعت هدایت الهىبازمى گرداند، آن زمان که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند. آراء و اندیشهها را تابع قرآن گرداند وقتى که قرآن را تابع آراء و اندیشههاى خود ساخته باشند... و او به شما نشان خواهد داد که دادگرى چگونه است و کتاب خدا و سنت را که متروک شده زنده گرداند.
4- نظام عادلانه
تحقق عدالت اجتماعى گذشته از همه شرایط بالا به امر دیگرى نیز نیازمند است و آن وجود یک نظام حکومتى مبتنى بر عدالت است. نظامى که جایگاه هرکس به درستى در آن تعیین شده باشد، همه مسئولان وظایف خود را به درستى بشناسند و بدان عمل کنند و بالاخره همه احساس کنند که بر کار آنها نظارت وجود دارد و در صورت خطا و لغزش از آنها بازخواست مىشود.
در نظامهاى بشرى بسیار دیدهایم که حتى با وجود حاکمان عادل و قوانین عادلانه چنانکه باید و شاید عدالت بر جامعه حاکم نشده و ظلم و ستم در اشکال گوناگون بر مردم جارى شده است و این همه نبوده است مگر به یکى از دلایل زیر: قرار نگرفتن درست اجزاى مختلف حکومت در جاى خود، ناآشنایىکارگزاران با وظایف و مسئولیتهایشان و ضعف نظام بازرسى و نظارت.
در حکومت امام مهدى(ع) نظام حکومتى به شیوهاى شکل گرفته که امکان ظلم و بىعدالتى به صفر مىرسد. در این حکومت، اولاً چنانکه گفته شد پارساترین و توانمندترین انسانها به عنوان حکمرانان و کارگزاران برگزیده مىشوند؛ ثانیاً وظایف تک تک آنها بىهیچ کم و کاست تعیین مىگردد و حتى به آنها گفته مىشود که در هنگام حیرت و سرگردانى چه کنند و ثالثاً نظارت و بازرسى دقیق و سختگیرانه بر همه کارگزاران اعمال مىشود.
امام صادق(ع) در مورد شیوه گزینش کارگزاران حکومتى در عصر ظهور و نحوه ابلاغ وظایف آنها مىفرماید:
هنگامى که قائم قیام کند، براى (اداره ) هر یک از مناطق جهان فردى را برگزیده، ارسال مىدارد و به وىمى گوید: پیمان تو به دست توست و اگر با مطلبىمواجه شدى که آن را نفهمیدى و نحوه قضاوت در موردش را ندانستى به دست خود نگاه کن و به آنچه در آن است عمل نما.
در مورد قاطعیت و سختگیرى امام مهدى(ع) نسبت به کارگزاران و مجریان متخلف در روایتى از امام على(ع) چنین مىخوانیم:
قائم ما قاضیان زشتکار را کنار مىگذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه مىکند و حکمرانان ستم پیشه را عزل مىنماید و زمین را از هر نادرست و خائنىپاک مى سازد، و به عدل رفتار مىکند...
در روایت دیگرى قاطعیت و سازش ناپذیرى امام عصر(ع) در برابر کارگزاران ناشایست چنین توصیف شده است:
مهدى (علیهالسلام) بخشنده است. او درباره کارگزاران و مأموران (دولت خویش) بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان.